«خانه» مهرآفرین
محمدسرور رجايي
مدیر خانه ادبیات افغانستان
هنر و ادبيات، بخشي از زندگي است؛ بخشي كه نه جنگ ميتواند محوش كند و نه آوارگي و غربت. تجربه ثابت كرده است كه در دورههای سخت جنگ و آوارگي، هنر و ادبيات در پيكاري واقعگرايانه میتوانند به زندگي معنا ببخشند. از همین روی، ادبیات افغانستان در هجرت، از ابتدای حضور مهاجران افغانستان در ایران با شکل و شمایل خاص قد برافراشت و مسیری رو به رشد را پیمود. بیتردید، زبان شکوهمند فارسی و ادبیات آن در این سالها زمینهساز تعامل و همدلیهای فکری و فرهنگی میان فرهنگیان افغانستان و ایران بوده است که با اشتیاق فراوان و به دور از مصلحتسنجیهای رایج سیاسی، سخن عشق را با هم زمزمه کرده اند.
باور من این است که در بهار سال 1373، وقتی در حلقۀ مهر شاعران و نویسندگان جوان افغانستان با مسئوليت آقاي علي يعقوبي (شاهد)، اولين ويژهنامه نقد شعر شاعران این حلقه، در حوزه هنری کپی گرفته شد و دست به دست گشت، ناخودآگاه، بنیان «خانه ادبیات افغانستان» گذاشته شد. حلقۀ مهری که در آن، نام شاعرانی چون سید ضیا قاسمی، محمدحسین هاشمی، عارف جعفری، سید زكریا راحل، محمدبشیر رحیمی، قنبرعلی تابش، علی یعقوبی و حسين اعتمادي به چشم میخورد. همین حلقه مهر به صورت جلسات هفتگي ادبيات افغانستان، بعدتر با مسئوليت سيد ضيا قاسمي اداره میشد.
نه سال بعد، جمعی از همین شاعران و نويسندگان جوان افغانستان كه مكاني جز نمازخانه حوزه هنري برای برگزاری جلسات ادبیشان نداشتند، گرد هم آمدند تا تلاشی نو آغاز کنند. از این رو، خانه ادبیات افغانستان را در تاریخ 16/4/1382 بنیاد گذاشتند تا افقهای تازهای را برای ادب، فرهنگ و هنر سرزمین خویش ترسیم کنند. آنها میگفتند: «بایستی به رشد و باروری ادبیات ملی ـ اسلامی مردم افغانستان و معرفی هر چه بهتر این ادبیات به کشورهای فارسیزبان تلاش کرد. ادبیات مردمی که خود را حافظ اصالت زبان مولاناي بلخ، سنایی غزنوي و پير روشنضمير هرات و … میدانند، باید به محافل و مراکز ادبی دیگر نقاط جهان معرفی شود. بایستی به صورت متمرکز و نظاممند برای گسترش ادبیات مهاجرت افغانستان کار کرد و از فعالیتهای ادبی شاعران و نویسندگان افغانستان نیز پشتیبانی کرد و رسانهای باید بود برای صدای نسل نو ادبیات افغانستان». (برگرفته از بیانیه تأسیس خانه ادبیات افغانستان)
آن جلسه هفتگی حالا هم پنجشنبهها در تالار اندیشه حوزه هنری با اشتیاق افزونتر علاقهمندان به ادب و فرهنگ پیگیری میشود و اکنون خانه ادبیات افغانستان به مرکزی تبدیل شده است برای فعالیتهای کلان فرهنگی، هنری و ادبی در جمع مهاجران افغانستانی در ایران.
برگزاري کامیابانه شش دوره جشنواره بزرگ «قند پارسی» با رقابت سالم اهالی شعر و داستان، برگزاری دو دوره «جایزه ادبی نوروز» با معرفی کتابهای برتر رمان و داستان کوتاه در افغانستان، برگزاری چهار دوره همایش «روایت همدلی»، برگزاری دو گرامیداشت «سالروز جهانی داستان کوتاه»، برگزاری «شبهای رمان افغانستان» در آستانه یک سده داستاننویسی فارسی در افغانستان، راهاندازی نشستهای پیوسته نقد ادبی در قالبهای «نقد و بررسی ادبیات افغانستان»، «شبهای کابل»، «کتاب ماه» و «نقد و بررسی ادبیات امروز افغانستان»، همگی کارهایی هستند که برای نخستین بار در تاریخ ادبیات افغانستان رخ داده و کارنمای ماندگاری برای خانه ادبیات رقم زدهاند.
انتشار کتاب با رعایت استانداردهای بینالمللی صفحهآرایی و چاپ، انتشار مجلههای تخصصی شعر و داستان به نامهای «فرخار» و «روايت»، گرامیداشت جایگاه تلاشگران ادبی و فرهنگی و هنری در جشنوارهها و برنامهها و مجلههای ادبی، توجه نظاممند و علمی به ادبیات پایداری و ادبیات آیینی، توجه به موسیقی فاخر افغانستان، برگزاری کلاسهای آموزشی گوناگون و نظیر آن، نمونه دیگری از تلاشهایی است که خانه ادبیات در طول یک دهه گذشته انجام داده است.
فعالیتهای خانه ادبیات افغانستان به ادبیات محدود نشده و تلاشهای هنری و فرهنگی متفاوتی را در برگرفته است تا زمینهساز تعاملهای ادبی، فرهنگی و هنری مستحکمتری میان اهالی فرهنگ افغانستان در درون و بیرون کشور باشد و در این میان، از پیوند این قلمرو با جامعه میزبان نیز غافل نمانده است که بررسی جایگاه خانه در افغانستان و ایران میتواند این ادعا را ثابت کند. همانا خانه ادبیات افغانستان با یک دهه تلاشهای پیگیرانه نشان داده است اهل عمل است، نه شعار؛ زیرا از قدیم گفتهاند که «دوصد گفته چون نیم کردار نیست». از همین رو، با گروههای ادبی، فرهنگی و هنری همواره با زبان دل سخن گفته است و سخن دل را خوب میفهمد. همکاری نهادهای فرهنگی با خانه ادبیات در برنامههای متعدد نیز بیانگر این سخن است.
خانه ادبیات افغانستان با مدیریت سید ضیا قاسمی و تدبیرهای هوشمندانه محمدحسین محمدی، همکاری عاشقانۀ هیئت مدیره و تلاشهای صمیمانۀ تک تک اعضا طرحهایی در افکنده است که نسلهای بعدی بیشتر از آن خواهند گفت. به راستی، مهمترين ويژگي یکایک اعضای این نهاد فرهنگی اعم از هیئت مدیره و دیگر اعضای آن، تلاشهایی آمیخته با چاشنی فداکاری عاشقانه و صمیمانه است. به همین دلیل، در پایان سخن، بر خود لازم میدانم دست آن دوستانی را به گرمی بفشارم که این خانه را ساختند و در یک دهه گذشته، با واژههای امیدبخش و شعر و قصه و ترانههای پرمهرشان، بنای آن را استوارتر کردند، تا «خانه ادبیات افغانستان» همچنان پیشگام طرحهای نوآورانه در ادب، فرهنگ و هنر این سرزمین باشد. همچنین از تمام مراکز فرهنگی افغانستانی و ایرانی به ویژه مرکز آفرینشهای ادبی حوزه هنری سپاسگزاریم که در این ده سال، سایۀ مهرشان را از این خانه دریغ نکردند. در پایان، این جشن فرخنده را با این مژده تکمیل میکنم که در آستانه دهه دوم فعالیتهای «خانه ادبیات افغانستان»، سومین دفتر «خانه» پس از دفتر تهران و کابل، این بار در «اصفهان» آغاز به کار کرد. همانا این «خانه» با «مهر» ساخته شده است و با «مهر»، پایدار خواهد ماند. شکوفههای مهربانی نثار شما خوبان مهربان باد.