پیام منیژه باختری: سلطانزاده بهترین داستانها و رمانهای عصر ما را نوشته است
روابط عمومی خانه ادبیات افغانستان: بانو منیژه باختری، پژوهشگر ادبی، استاد روزنامهنگاری در دانشگاه و داستاننویس معاصر افغانستان در پیامی که به جشنواره «قند پارسی» فرستاد، از نقش اثرگذار سلطانزاده در برپا نگه داشتن پرچم زبان فارسی در غربت قدردانی کرد.
منیژه باختری در این پیام که فاطمه موسوی آن را خواند، چنین گفته است:
به نام خداوند جان و خرد
اندیشهورزان خانه ادبیات افغانستان و همکارانِ فرزانهی جشنواره «قند پارسی»، درود بر شما. اجازه بدهید تا به عنوان عضو خانوادهی فرهنگ و ادبیات افغانستان، از کار سِتُرگ و نکوی شما در راستای راهاندازی هشتمین جشنواره «قند پارسی»، صمیمانه سپاسگزاری کنم و کارکرد پیگیر و صادقانهی شما را بستایم.
در این روزگار آشفته، پرداختن به ادبیات و فرهنگ مقدور نیست مگر از خود، سِتاندن و از خود، مایه گذاشتن و عبور از سدّهای دشوار و لادهای فولادین. در همین حال، به همّت همکاران این جشنواره، سالهاست که استعدادهای جوان در عرصههای شعر و داستان شناسایی میشوند و از چهرههای توانمند و برازنده، نکوداشت صورت میگیرد. بدون شک، این کار فرهنگی و عاشقانه، خشتهایی طلاییاند که شکوه بنای کاخ بلند و رَزین زبان فارسی دَری را جَلایِش بیشتر میدهند و بر عظمت آن میافزایند.
راهاندازی جشنواره «قند پارسی» در فضای دور از میهن، اما آشنا با زبان و فرهنگ کشورمان و شناسایی استعدادها و نشر آفریدههای پیشکسوتان و جوانان، از یک سو، در غنامندی و معرفی ادبیات افغانستان در سطح منطقه نقش دارد و از سوی دیگر، یاریرسانی و دستگیریِ تازهگامان در فراخنای بی همتای ادبیات است که از این دریچه مطرح میشوند.
من در این دور از جشنواره، افتخار داوری در بخش داستان را داشتم و بی گزافه ابراز میدارم که بیشتر داستانهای ثبت شده در جشنواره، خوب و غالب آنها غنی از عناصر و پیرایههای داستانی بودند. به همه آنانی که مقامهای نخست و بهتر را به دست آوردهاند، تبریک و تهنیت میگویم و پیروزی و درخشش بیشترشان را آرزو میکنم.
تبجیل و نکوداشت از داستاننویس توانا و نجیب کشور، محمدآصف سلطانزاده در این دوره از جشنواره، کاری است بایسته و نکو. او یکی از پرکارترین نویسندگان معاصر است و افزون بر آفرینشِ پیگیر به زبان مادری، در کارِ برگردانیِ آثار فارسی به زبان دانمارکی و بر عکس آن نیز کوشا و پیگیر است. او در غربت، دِرَفشِ ادبیات زبان فارسی را برافراشته است و کوشایِ معرفی فرهنگ راستین و آفریدههای ادبی سرزمین ماست. سلطانزاده بهترین داستانها و رمانهای عصر ما را نوشته و با اعجازِ واژهها و پیرنگها به «جنگِ سیاهیها» شتافته است. عدالتخواهی و برابریطلبی از مصالح اصلی آفریدههای اویند، جدا از اینکه دانش او در عرصهی نویسِش به ویژه در ادبیات داستانی اعجاب برانگیز است.
خوانندگان دانای ادبیات داستانی، رمانهای «سینماگر شهر نقره»، «سِفر خروج»، «دریغا ملا عمر» و داستانهای کوتاه او را بار بار خواندهاند. این آفریدهها افزون بر ارزش ادبی خویش، راویِ تاریخ چند دههی گذشته ما نیز بودهاند و هر خواننده، خود را در گوشهای از آنها مییابد. در عصری که اثر، جدا از شخصیت آفرینندهی آن بررسی میگردد، من هنوز هم سنتگرایانه، به اصل قَرابَتِ شخصیت آفریننده و آفرینش او باورمندم و به همین دلیل، نجابت، عقلانیت و شخصیت متواضع او را جدا از آفریدههایش نمیدانم و در خور ستایش و نکوداشت میبینم.
ویژگی دیگر جشنواره هشتمین، افزون بر آنچه گفته شد، پاسداشت از جایگاه تمدنی بامیان و انتخاب این شهر به عنوان پایتخت فرهنگیِ اتحادیهی سارک (کشورهای منطقه جنوب آسیا) است. بامیانِ کهن، شهر شاهمامه و صَلصال ـ آن تندیسهای باشکوه که مظلومانه، سر بر خاک نهادند ـ بارها آماجِ تازیانهی تاریخ قرار گرفته و گواهِ شقاوت و بیداد بر مردم خویش بوده است. مردمان نجیب این شهر اما، پس از هر تجاوز و سرکوبِ دوباره به پا ایستاده و از نو آغاز کردهاند. آنچه بر بامیان، شهرِ تمدنها و ارزشها رفته، از یکسو، شرمساریِ تاریخ است و از سویی هم بازتابِ چهرهی درخشان از سختکوشی، شکیبایی و ایستادگی است که آن را باید به یاد داشت و بزرگ داشت؛ که سزاوارترین است. خوشبختانه، امروز، بامیان، میراثدارِ شهر غُلغُله و شهر ضَحّاک، دوباره سربلند کرده است و با جوانان آگاه و مجهز با دانش نوین، سهم بزرگی در اعتلای فرهنگ و دانش کشور عزیزمان دارد.
یک بار دیگر، این پیروزی درخشان را به شما و گروه کاریتان تبریک میگویم و عرض سپاس ویژه به حضور داکتر صادق دهقان، مدیر خانه ادبیات افغانستان دارم. بیایید همه در راه پاسداشت ارزشها و گنجینهی گرانبهای ادبیات و زبانِ پربار و کهن خویش گام برداریم. تا باد، چنین باد!
منیژه باختری
کابل ـ دوازدهم حوت (اسفند) ۱۳۹۴ خورشیدی