پیام خانه ادبیات افغانستان درباره حضور بینظیر و حماسی ملت افغانستان در دادخواهی و مبارزه با طالبان
به نام خدای آگاهی و دادگری
سرزمین حادثهخیز افغانستان که دهههاست با بلای خانمانسوز نابسامانی، جنگ و آوارگی دست به گریبان است، در یک سال گذشته با ورود به دوره تازهای از حیات سیاسی خود، روزهای تلختری را سپری کرده است. شکلگیری «حکومت وحدت ملی» بر خلاف نام وسوسه برانگیز و امیدبخش خود، از آن رو که با خواستههای حقیقی ملت هماهنگی کامل نداشته، نتوانسته است بر مشکلات بر جا مانده از گذشته چیره شود و حتی خود، زمینهساز پیدایش برخی آسیبهای دیگری هم شده است. در این میان، درگیری حلقههای سیاسی قدرت در درون این حکومت، بیش از پیش، جامعه دردمند ما را آسیبپذیرتر کرده است.
انحصارگرایی شماری از زمامداران قبیلهگرا که گویا در قدرت ماندن را حق طبیعی و موروثی خویش و گروه وابسته به خود میشمارند، در کنار بیتدبیری و ناتوانی گروه دیگری از آنان، دست به دست هم داده و سبب شده است دشمنان سربلندی این سرزمین بر جسارتهای خود به ساحت پاک ملت شریف ما بیافزایند. خیانتورزی زمامداران سیاسی پیشین و کنونی در مصالحه و مدارا با دژخیمترین دشمنان ملت بزرگ افغانستان نه تنها کشور را در زمینههای سیاسی و اقتصادی زمینگیر کرده، بلکه جانهای بسیاری از پاکبازترین مردمان این سرزمین را در منطقههای گوناگون گرفته است. با وجود فداکاری شبانهروزی جوانان رشید ملت در سنگرهای ارتش، پلیس و امنیت ملی افغانستان همچنان دشمنان وحدت و عزت این کشور، هر روز، در گوشه و کنار این سرزمین دست به جنایت میزنند و سروهای سربلندی را بر زمین میافکنند.
پیشینه خیانتآمیز و جنایتبار دژخیمان طالب در دوره حاکمیت دهشتبار خود و در دوره بازسازی کشور بر هیچ یک از هموطنان و نیز جهانیان پوشیده نیست. با این حال، در مراکز تصمیمگیری داخلی، منطقهای و جهانی، هیچ ارادهای برای مبارزه حقیقی با این گروهک تروریستی و نابودسازی آن به چشم نمیخورد. به همین دلیل، این گروهک تروریستی با به کارگیری نیروهای مزدور داخلی و خارجی، روز به روز بر دامنه جنایتهای ضد انسانی خود میافزاید. ملت ما هنوز داغدار شهیدان کنر، غور، پکتیکا، بدخشان و فاریاب بود که دشمنان سنگدل، دیگر بار، در اقدامی بیشرمانه و مغایر با همه موازین جنگی، هفت فرد غیر نظامی مسافر شامل پیرمرد، پیرزن و کودک را که ماهها پیش گروگان گرفته بودند، به دلیل تعلق تباری و مذهبی خاصشان در ولایت زابل سر بریدند و همه مردم را در سوک نشاندند.
وحشتناک و ضد انسانی بودن این فاجعه سبب شد کاسه صبر مردم لبریز شود و شهروندان کشور از همه قومها، دینها، مذهبها و زبانها به خیابانها بریزند و فریاد دادخواهی و امنیت سر دهند. راهپیمایی گسترده، بیپیشینه، مدنی و صلحآمیز مردم افغانستان و تشییع پیکرهای قربانیان زابل در کابل و دادخواهی در برابر کاخ ریاست جمهوری، رویدادی افتخارآفرین است که به خودی خود، نویدبخش راهی تازه فراروی جامعه ماست. بیشک، حفظ این اراده قاطع برای تغییر وضعیت کشور به هوشیاری ملت و تدبیر فعالان جامعه مدنی، فرهنگیان، هنرمندان و اهل دانش بستگی دارد تا بی آنکه ملت وجه المصالحه بازیهای سودجویانه مدعیان رهبری شود، به اهداف خود دست یابد.
خانه ادبیات افغانستان با پشتیبانی کامل از حرکت مدنی مردم افغانستان در دادخواهی و مبارزه با لشکریان جهل و استبداد، از حکومت مستقر در کابل میخواهد از بیتوجهی به خواستههای برحق شهروندان دست بردارد و با روی دست گرفتن سیاستهای درست سیاسی، نظامی و اقتصادی برای بهبود وضعیت جامعه تلاش همهجانبه کند تا «وحدت ملی» به صورت درست و حقیقی تبلور یابد، نه در شعار و تبلیغات. با یادکرد نام بلند و غرورآفرین شهیدان گلگون کفن در سراسر کشور، آرزومندیم این سرزمین، هر چه زودتر، شاهد امنیت و آبادانی در همه عرصهها باشد.
هیئت مدیره خانه ادبیات افغانستان
بیستم عقرب (آبان) 1394 خورشیدی